بدون عنوان
فردا دوباره باید برم از یه جهت خیلی خوشحالم که دوست جونیامو میبینم ولی از یه جهت دیگه اصلا حوصله ی درس خوندنو ببخشید ببخشید ولی معلمارو ندارم امروز ساعت 5 رفتیم خونه ی مامی(مامان مامانم) بعد از اون جا هم رفتیم خونه ی مامان مریم(مامان بابام)ولی خونه نبود بعد از کلی پشت در موندن فهمیدیم رفته کرج باغ خاله شاه بانو خونه ی مامی که بودیم به زور ازش قول گرفتم که چهارشنبه بیاد خونمونو شب بمونه پریروز با مامانم دعوام شد و واسه این که لجشو در بیارم چند بار کوبیدم تو سرم خداییش خیلی محکم زدم الان جای ضربه ها شدیدا درد میکنه اون موقع که میزدم تو سرم یه نگاه به م...
نویسنده :
xoxo
23:28