روزهای زندگیم

بعد از یه مدت طولانی

1389/12/2 13:27
نویسنده : xoxo
279 بازدید
اشتراک گذاری

 

تو این چند هفته که نیومدم بنویسم اتفاق جالبی نیوفتاد

 

فقط این که چهارشنبه اومدم کلی نوشتم ولی eror دادو تمام خاطرات زیبام پاک شدو از بین رفت

 

البته تو مخچم هنوز هست ولی دیگه فقط به اتفاقات مهم میپردازم

 

هفته ی پیش امتحان شیمی و فیزیک داشتیم که با همدستی و همکاری کل کلاس امتحانارو عقب انداختیم

 

شنبه هم امتحان ریاضی داشتیم و به خوبی خوشی تموم شد

 

فقط 2 تا بی دقتی ابلهانه داشتم که فکر کنم از 5 بشم 4/5 خدا کنه بالای 4 بشم

 

سه شنبه هم قرار بود امتحان فیزیک داشته باشیم ولی دوباره بچه ها با کلی حیله و چاخانی که سر هم کردن تونستن امتحانو به شنبه ی اینده بندازن

 

امروز هم یعنی یکشنبه مامان و بابام به خاطر شلوغی (جنبش  x x x )گفتن نرو مدرسه منم که از خدام بود ولی اولش یه خورده نقش بچه مثبتارو بازی کردمو گفتم نه نمیشه کلی درس داریم

 

ولی در اخر هم نرفتم

 

تازه خوبیش به این بود که از کلاس زبان هم زنگ زدن و گفتن که کلاس  تشکیل نمیشه

 

کلا این هفته هفته ی منه

 

شنبه هم تولد برادر گرامی سروش خان بود

 

ولی با دوستاش رفته بود بیرون واسه همین ما کیک و شامی که از بیرون گرفته بودیمو بدون اون میل کردیم

 

البته منو سروش یه ماهه که با هم قهریمو حرف نمیزنیم واسه همین نبودنش از نظر من خیلی خوب بود و کیک خیلی به من چسبید

 

کادو هم نمیدونم مامان و بابام چی براش گرفتن ولی من چیزی واسش نگرفتم

 

چون پارسال براش یه قایق چوبی گرفتم خیلی خوشگل بود ولی اون همش میگفت از اشغالی برش داشتم تازه واسه تولد منم کادو نگرفت واسه همین امسال تلافی کردم

 

راستی شنبه دوست عزیزم نگار جوووونم که امسال با بودن اون خوش میگذره واسم یه خرگوش توپولیو ناز و شنگول و .... خرید

 

وااای انقدر خوشحال شده بودم اون لحظهه

 

همش تو کلاس به هم میگیم ما همیشه با هم میمونیم

 

واقعا یکی از بهترین دوستای تموم عمرمه

 

فردا هم که تعطیله قراره بشینمو مثل یه دختر خوب درس بخون

 

شاید دوباره نوشتم

 

فعلا

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)